جشن سپندارمذگان ( جشن اسفنگان )
۵ اسپند ماه ، جشن ۴۰۰۰ ساله سپندارمذگان یا جشن زن ایرانی است .
در گاهشمار سی روزهی ایرانیان باستان(- زرتشتیان ) پنجمین روز از هر ماه سپَنتَهآرمَیتی یا سپندارمذ نام دارد.
زرتشتیان، جشن اسفندگان را، 29 بهمنماه در گاهشمار رسمی کشور، همچون جشنهای ماهیانهی دیگر پاس میدارند.
جشن اسفندگان در میان ایرانیان به نام روز بانوان و مادران پارسا و نیکوکار نیز شناخته میشود. واژهی سپَنتَهآرمَیتی به چم (:معنی) فروتنی و بردباری است
بر سر این که این جشن با گاهشمار امروز ایرانیان پنجم اسفند است یا ۲۹ بهمن اختلاف نظرهایی هست ولی در هر دو حالت می شود گفت که این روزها همزمان است با روز میهنی زن در فرهنگ ایرانی.
اسفندگان یا اسپندگان روزی است که در زمان باستان، روز ادای احترام به زن و سپاس از او شناخته می شد. در این روز مردها هدایایی به زنان می دادند و از یاری و همراهی آن ها سپاسگزاری می کردند.
زن در ایران باستان از دید اجتماعی قدر و منزلتی والا داشت ( و آنگونه که خانم ماری کخ پژوهشگرکتیبه های تخت جمشید می گوید) نه تنها به نسبت آن روزگاران حقوقی قابل توجه داشت، بلکه از نظر مذهبی هم مورد احترام بود (و به گفته اوستا )؛ او را سرچشمه مهر و روشنایی می خواندند.
زمین نماد مهر(عشق) است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه مهر (عشق ) می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود جای می دهد. به همین فرنود در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به فرنام نماد مهر(عشق ) می پنداشتند. ( مهر به مادر -زن و زمین )
جشن «سپندارمذگان» یا «اسفندگان»، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و این روز به نام «مرد گیران» یا «مژدگیران – مژده گیران» یا «مزدگیران» (=هدیه گرفتن از مردان) نیز در ادبسارپارسی بکار رفته است
واژه پارسی «اسفند» (اسپند) در زبان پارسی امروز، از واژه پهلوی «سپندارمت-Spandarmat» و اوستایی «سپِنتَه آرمَئی تی-SpentaArmaiti» بر گرفته شدهاست .روز پنجم هرماه و ماه دوازدهم هر سال «اسفند» یا «سپَندارمَذ» نام دارد. این واژه که در اوستایی «سْپِنـْـتـَه آرَمَئیتی» آمده، نام چهارمین امشاسپند است، از دو بخش «سپِنتَه» یا «سپند» به مانک پاک و مقدس و «آرَمَئیتی» به معنی فروتنی و بردباری تشکیل شدهاست و معنی این دو با هم فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شدهاست
از گذشته آیین بر این بوده که زنها همزمان با آیین اسفندگان کاری انجام ندهند و امور خانه در این روز یه دست مردان انجام شود.
ارج نهادن به زنان و دادن پیشکش (هدیه) به آنان در این روز از سنتهای کهن اسفندگان است.
همچنین پاک نگه داشتن و آلوده نکردن زمین و جمع آوری آلودگی ها و زباله ها از دل طبیعت کاری بسیار نیکو در این روز است.
پیشینه اسفندگان (سپندارمذگان)
در گاهشماری ایرانی همه روزهای ماه نام داشتند مثلا روز اول ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه)، روز سوم هر ماه، اردیبهشت، روز چهارم هر ماه، شهریور و روز پنجم هر ماه، «سپندارمزد» بوده است. ایرانیان در گذشته با یکی شدن نام ماه و نام روز جشن ماهانه را برگزار می نمودند. در ۵ اسفند و و دراسپندروز از اسپندماه، جشن سپندارمذگان برگزار می شود. پیشینه جشن سپندارمذ را به بیش از ۴۰۰۰سال پیش می رسد.
سپندارمذگان (اسپندگان) روز بزرگداشت مادر و زن و زمین
سپندارمزد پاژنام ( لقب )ملی زمین به معنی گستراننده، مقدس، فروتن است. به این فرنود (دلیل ) که زمین نماد باروری است و با فروتنی و از خودگذشتگی، آغوش خود را برای همه گسترانیده و زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد، نیاکانمان اسفندگان (اسپندگان) را به فرنام ( عنوان) نماد تمایلات مادرانه و باروری می پنداشتند و در این روز “مهر و عشق” خود را به بانوان و دوشیزگان ابراز می داشتند. به گفته ابوریحان بیرونی، «اسفندارمذ» ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان شوهر دوست و پارسا و درست کار بوده است. به همین مناسبت روز اسفندگان یا روز سپندارمذ، عید زنان به شمار می رفت.
“اسفندارمذ فرشته ی موکل بر زمین است و نیز بر زن های رستگار و عفیف و شوهر دوست وخیرخواه… و در زمان گذشته این ماه به ویژه این روز عید زنان بوده است ودر این عید مردان به زنان بخشش مینمودند و هنوز این رسم در اصفهان و دیگر شهرهای پهله (شهرهای ناحیه مرکز و غرب ایران) باقی مانده است “
در این روز زنان بر تخت پادشاهی می نشستند و فرمان می راندن، همه کارها به دست مردان و پسران انجام می گرفت. این جشن همراه با آداب و آیین ویژه برگزار می شد:
“نخستین جشنی که در این روز برگزار می شد جشن مرد گیران یا مژدگیران بوده است این جشن ویژه زنان و به مناسبت تجلیل و بزرگداشت آنان برگزار میشد “
دیرینگى و آیین هاى باستانی
ابوریحان بیرونى مىگوید: «اسفندارمذ ماه روز پنجم آن روز اسفندارمذ است و براى اتفاق دو نام آن را چنین نامیده اند و معناى آن عقل و حلم (بردبارى) است و اسفندارمذ فرشته موکل به زمین است و نیز بر زن هاى درستکار و عفیف و شوهردوست و خیرخواه موکل است و در زمان گذشته این ماه به ویژه این روز عید زنان بوده و در عید مردان به زنان بخشش مى کردند و هنوز این مراسم در اصفهان و رى و دیگر بلدان پهله (غرب و مرکز ایران) باقى مانده و به فارسى مزدگیران مى گویند و در این روز افسون مى نویسند و عوام مویز را به دانه انار مىکوبند و تریاقى خواهد شد که از زیان گزیدن کژدم ها دفع مى کند و از آغاز سپیده دم تا طلوع آفتاب این رقیه (افسون) را به کاغذهاى چهارگوش مى نویسد. (…) و بر سر دیوار خانه مىچسبانند و دیوارى را که مقابل با صدرخانه است خالى مى گذارند و مى گویند: اگر به دیوار چهارم از این کاغذها بچسبانیم هوام و حشرات سرگردان مى شوند و راهى نمى یابند که از آن خارج شوند و سرهاى خود را به قصد خروج از خانه بلند مى کنند و خاصیت این طلسم این بود که ذکر شد.» ابوریحان بیرونى در کتاب «التفهیم» از این روز به عنوان «مردگیران یا مزدگیران» یادکرده که در این روز زنان از مردان هدیه دریافت مىداشته اند و در واقع این جشن به زنان اختصاص داشته است. از این رو، آن را «روز زن در ایران باستان» نامیده اند. حکیم توس در این باره در شاهنامه چنین آورده است:
سپندارمذ پاسبان تو باد ز خرداد روشن روان تو باد
ریشه جشن سپندارمذگان به دوران هخامنشی و فرهنگ اوستایی نسبت داده میشود و گرچه هنوز اختلاف نظرهایی برای تاریخ سپندارمذگان (Sepandārmazgān) وجود دارد اما تاریخ دقیق این روز در ایران باستان ۵ اسفند ماه بوده است.
۵ اسفند هر سال در تقویم ایرانی روز سپندارمذگان است، با تغییر تقویم ایران و وجود شش ماه سی و یک روزه در تقویم این تاریخ تغییر کرده و برخی ۲۹ بهمن را سپندارمذگان مینامند. هرچند ۵ اسپند تاریخ درست برگزاری جشن سپندارمذ می باشد.
چنانکه در منابع ایرانی آمدهاست، جشن سده پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله، و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسفندگان است. این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله ۱۰۰ روزه از اول آبان تا جشن سده به ۱۰۶ روز، فاصله ۴۰ روزه شب یلدا تا جشن سده به ۴۶ روز، و فاصله ۲۵ روزه جشن سده تا اسفندگان به ۱۹ روز رسیدهاست. این فاصلهها با اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد و زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه ۳۰ آذر، جشن سده در ۱۰ بهمن و جشن اسفندگان در ۵ اسفند است.
روز پنجم هر ماه در تقویم زرتشتی اسپند نام دارد و در اسپندروز از اسپندماه، جشن سپندارمذگان برگزار میشود. ایزد این ماه نیز، اسفندارمرد (سپندار مذ) فرشته نگهبان زمین و زنان بوده است و این جشن را عید زنان دانستهاند و به نام ایزد بانوی بزرگ ایرانیان باستان است. این جشن در شهرهای مرکزی ایران از جمله اصفهان و ری روزگارانی تداوم داشته است و به نامهای مردگیران، سپندارمذگان، سپندارمذگان و اسفندگان دیده میشود.
این جشن مربوط به امشاسپند سپندارمذ است که حامى زنان درستکار و پارسا است. از این رو ماه اسفند و به خصوص این روز (سپندارمذ) جشن زنان بوده و در این روز مردان به زنان هدیه مى دادند. این روز متعلق به سپندارمذ یا سپنته آرمئیتى است و چون نام روز و نام ماه با هم موافق مى شوند، جشن مى گیرند. این فرشته در عالم مینوى نماد عشق، محبت، تواضع، بردبارى، جانبازى و فداکارى است و در جهان مادى پاسبان و حامى زنان نیک و پارسا است و تمام خوشى هاى روى زمین در دست اوست.
این فرشته گذشته از پاسبانى زنان پارسا نگهبان و حامى زمین هم است. این جشن را به دلیل نزدیکى کشت و کار و فصل بهار به نام «برزگران» نیز مى گویند. در آیین زرتشت، به دلیل برخى ویژگى هاى مشترک زمین با زن همچون آفرینندگى و زایندگى، این روز به نام «زن و زمین» نام گرفته است.
کار کردهای آرمئیتی یا سپندارمذ در فرهنگ وادبیات ایرانی بسیار فراوان وگسترده است.
در گاتهای زرتشت هجده بار از او یاد شده و زرتشت بارها او را برای زندگی پاک برای آرام بخشی به کشت زاران ، چراگاه ها و جانوران، برای پیدایی یک فرمانروایی نیک و برای کمک به دخترش پور چیستا در گزینش شوی خویش به یاری می خواند در اساطیر ایرانی او بود که پیشنهاد ساختن تیر و کمان برای آرش کمان گیر را به منوچهر شاه داد تا گسترده و آغوشش را برای فرزندان خود بازتر کند.
سراسر اوستا به ویژه فروردین یشت و یسنای سی و پنج آکنده ازسخنانی در ستایش و گرامی داشت زمین و زن است.
در کتاب گات ها، سروده هاى جاودانه اشوزرتشت از فروزه سپنته آرمئیتى بارها یاد شده و ویژگى هاى آن برشمرده شده است:
اى آرمئیتى، اى مظهر ایمان و محبت، آن پرتو ایزدى که پاداش زندگانى سراسر نیک منشى است به من ارزانى دار – گات ها هات ،۴۳ بند ۱
پروردگارا مرا به سوى راستى و پاکى که نهایت آرزوى من است رهبرى کن تا با پیروى از آرمئیتى مظهر ایمان و محبت به رسایى نایل آیم – هات ،۴۳ بند ۳
آرمئیتى نور محبت و ایمان را در دل رادمردان روشن کرده آنان را به سوى حقیقت رهبرى خواهد کرد- هات ،۴۳ بند ۶
اسفندگان روز مادر، روز زن و زمین و روز گرامیداشت همه فروزگان پسندیده و نیکوى انسانى است و اکنون شایسته است ما نیز چون نیاکان فرزانه خود این جشن فرخنده را برگزار کرده و از مهر و مهربانى همه مادران و بانوان ایران زمین سپاسگزارى کنیم و شاید روزى تمام مردمان جهان روز اسفند از ماه اسفند را روز مادر طبیعت (محیط زیست) نام نهادند.
۱ _ امشاسپند = مفرد کلمه امشاسپندان به معنى پاکان بى مرگ است. بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد.
۲ _ سپندارمذ، چهارمین امشاسپند سپندارمذ یا سپنته آرمئیتى است. از دو جزء تشکیل شده، سپنته = پاک، آرمئیتى = مهر و عشق.
آر + مئیتى = رسا و درست و موافق + اندیشه (ى) در آخر این کلمه علامت تانیث است.
(در زبان اوستایى و همچنین زبان هاى فرانسه و عربى صفاتى که براى زنان به کار مى رود داراى علامت ویژه اى است که به آن علامت تانیث مى گویند.)
سپنته + آر + مئیتى = پاک + درست + اندیشه = فروتنى عشق پاک و اندیشه رسا صفتى براى زنان
“می ستاییم همه ی زنانی را که بهترین فرزندان نیرومند وپارسا و زبان آور می پرورند . ای اهورامزدا همه ی این چنین زنانی از تو هستند چون سپندارمذ از تست و بیرون از ذات تو نیست”
“می ستاییم همه ی زنانی را که بهترین فرزندان نیرومند وپارسا و زبان آور می پرورند . ای اهورامزدا همه ی این چنین زنانی از تو هستند چون سپندارمذ از تست و بیرون از ذات تو نیست”
سپندارمذ واژه ای مرکب است از سپنته یا سپند به معنی پاک و مقدس ، آرمئیتی به معنی فروتنی و بردباری نیک و مقدس است این واژه در پهلوی به گونه سپندارمت و در پارسی سپندارمذ،اسفندارمذ و اسفند شده است .
در شکل معنوی و مینوی اش نشانگر بردباری وسازگاری اهورامزدا است ودر جهان مادی و خاکی نگهبانی زمین به وی سپرده شده است:
“این فرشته که با زمین تجسم می یابد دست یافتنیترین فرشتگان است و هر کس در زندگی عادی خود همواره با آن در تماس است و به بدیهی ترین صورت ممکن از موهبتهای آن بهرمند می شود بنابراین اهمیت فوقالعادهی او برای مردمان ایران باستان که زندگی بیشتر به چوپانی و برزگری می گذراندند قابل درک است “
سپندارمذ در اندیشه ایرانی جای بس بزرگ دارد
“واژه ایر که در نام ایران دیده می شود، در واژه ی آمیختهی ایرتن “فروتنی” است زنان نیز بدان روی که افزایندهی جهاناند و نماینده مهر و فروتنی به سپندارمذ مانند میشوند .”
“اسفندارمذ فرشته ی موکل بر زمین است و نیز بر زن های رستگار و عفیف و شوهر دوست وخیرخواه… و در زمان گذشته این ماه به ویژه این روز عید زنان بوده است ودر این عید مردان به زنان بخشش مینمودند و هنوز این رسم در اصفهان و دیگر شهرهای پهله (شهرهای ناحیه مرکز و غرب ایران) باقی مانده است “
در این روز زنان بر تخت پادشاهی می نشستند و فرمان می راندن، همه کارها به دست مردان و پسران انجام می گرفت. این جشن همراه با آداب و رسوم ویژه برگزار می شد:
“نخستین جشنی که در این روز برگزار می شد جشن مرد گیران یا مژدگیران بوده است این جشن ویژه زنان و به مناسبت تجلیل و بزرگداشت آنان برگزار میشد “
بن مایه های کهن از اسپندارمذ
منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در ۵ اسفند یاد کردهاند، با توجه به تغییر ساختار گاهشمار ایرانی و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری خورشیدی، برخی این جشن را در ۲۹ بهمن و برخی در ۵ اسفند برگزار میکنند.بر پایه منابع کهن و همانطور که از نام آن پیداست این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد. در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی میشدهاست که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن میشد، جشنی ترتیب میدادند متناسب با نام آن روز و ماه. همینطور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همین عنوان میگرفتند. محمد نجاری پژوهشگر مطالعات تطبیقی زنان در هنر و ادبیات، نیز در سخنرانی خود با عنوان سوگ و سورنامه، با استناد به ابوریحان بیرونی و گُردیزی، تاریخ پنج اسفند را در گاهشمار زرتشتی درست میداند و میگوید: «بنا به گفتهٔ ابوریحان اسپندارمَذ ایزد موکل بر زمین و ایزدِ پشتیبان و نگاهبان زنان شوهر دوست و پارسا و درستکار بوده و به همین مناسبت این روز، جشن زنان، نامگذاری و مردم برای گرامیداشت زنان، به ایشان کادو میدادند و بخشش میکردند. این گزاره را گردیزی نیز در زین الاخبار آوردهاست: از این روی جشن را مردگیران میگفتند که زنان به اختیار خویش و با آزادی، شوی و مَرد زندگی خود را برمیگزیدند؛ بنابراین در روز پنجم ماه اسفند جشن زنانهٔ «مَردگیران» یا «مژدگیران» که ویژه زنان نام داشته، برگزار میشدهاست؛ پس تاریخ درست جشن سپندارمذگان یا اسپندگان یا مردگیران یا مژدگیران، در گاهشمار خورشیدی ۵ اسفند خواهد بود».
دیدگاه استاد سخن دستور( دکتر ) میرجلال الدین کزازی درباره جشن سپندارمذگان و جایگاه والای زن در فرهنگ ایرانی
به راستی مایه دریغ و اندوه من است که ما ایرانیان که یکی از دیرینه ترین و باشکوهترین فرهنگ های جهان را داریم و بدان می نازیم ، به جشن ها و دیگر هنجارهای فرهنگی بیگانگان روی بیاوریم.
گاهی کسانی و خانواده هایی را می بینم که یکسره بیگانه با فرهنگ نیاکانی ، خام اندیشانه جشن سپندارمذگان را با ولنتاین می سنجند. بی هیچ گمانی آنها خردباختگانی هستند که کیستی و چیستی خود را فراموش کرده اند .
اگر می خواهیم زنان ایرانی را درجشنی گرامی بداریم ، سزاوار و برازنده است که از جشن سپندارمذگان بهره ببریم که آیین های آن یکسره ایرانی است و با منشو فرهنگ ما سازگار است .
اگرجهانیان اندکی درباره جشن سپندارمذگان ما میدانستند، هرگز به ولنتاین دل خوش نمیکردند و سپندارمذگان، جشن بزرگداشت زن میشد.
در فرهنگهایی که من میشناسم جشنی همپایه جشن سپندارمذگان و بزرگداشت زن پدید نیامده است. گاهی کسانی که با فرهنگ ایرانی بیگانهاند را میبینم که خاماندیش این جشن را با ولنتاین میسنجند. اگر این دو جشن هممانندی با یکدیگر داشته باشند در گرامیداشت زن است اما ولنتاین جشنی است که پیشینه دیرینه ندارد و از یک رخداد تاریخی مایه گرفته است ولی اسپندارمذ جشنی کهن، آیینی و باور شناختی است.
سپندارمذ یکی از ۶ فرشته در آیین نیاکان است که ۶ ویژگی بنیادین اهورامزدا را میسازد که با او هفت بیآکَفت را پدید میآورد. آکَفت به معنی سستی و عیب است. در میان ۶ امشاسپند پنج فرشته در نمادشناسی کهن ایرانی نرینه هستند و تنها یک فرشته مادینه ستوده میشود که آن سپندارمز است.
این ویژگی مادینه در سپندارمذ انگیزهای نیرومند شده است تا جشن بزرگداشت امشاسپند، جشن بزرگداشت زن بهویژه زن ایرانی شود.
در فرهنگ بشکوه ایرانی ، زن بانو نامیده می شود . بان ریختی دیگر از بام است که همچنان در بامداد داریم به معنی روشنایی و فروغ است ، ایرانیان بدان روی زن را بانو نامیده اند که او را چراغ و روشنایی سرای خود می دانسته اند و می دانند.
استاد کزازی : زن ایرانی گرامی،والا و بی مانند است
زمین بستر زایش و پیدایی جانداران گوناگون است. گاهی می شنوم اگر سخن از زیبایی زن شود او را خوار پنداشتن است. زن می تواند همه ویژگی مردانه را داشته باشد اما آنچه زن دارد و مرد از آن بی بهره است زیبایی و دل آرایی است. داستان این نیست که اگر زن زیبا باشد، نمی تواند دانا و هنر ورز باشد. زن ایرانی گرامی و والاست و به آواز بلند می گویم که بی مانند است زیرا داد زنانگی خود را به شایستگی می داند.
دیدگاه محمد تقی ایمان پور مدیرگروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد
محمد تقی ایمان پور مدیرگروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: اسفند هم دوزادهمین ماه سال بوده و روز پنجم هر ماه هم به نام اسفند است، پس تلاقی بین اسفند و پنجمین روز را در آیین زرتشت جشن میگرفتند، بنابراین پنجمین روز اسفند را به نام اسفندمذگان داریم و همچنین بهمنگان و مهرگان که معروفیت بیشتری دارد، که ماه مهر ماه هفتم است و شانزدهمین روز هر ماه نیز به نام مهر است، در نتیجه این تلاقی را به عنوان جشن مهرگان جشن میگیرند در واقع در ۱۲ ماه ما ۱۲ جشن داشتیم، امروزه نیز این جشنها کمتر شده و شاید جشن مهرگان تنها جشنی باشد که خود زرتشتیها بگیرند ولی به طور کلی مرتب این دوازده جشن برگزار میشده است.
وی درباره ریشه کلمه سپندارمذگان اظهار کرد: اسپند به معنی مقدس بوده و حتی اسپندی که دود میکنند، در واقع برای قداست این گیاه است و حتی کلمه گوسفند نیز به دلیل مثبت بودن این موجود است، بنابراین کلمه اسپند ریشهاش از پاکی و محبت میآید و از طرفی در معنای اسپند زایندگی و حیات زمین هم دخیل هست و لغت زن نیز از زایندگی میآید، یعنی حیات مربوط به زن است.
مدیرگروه تاریخ دانشگاه فردوسی در مورد اهمیت این روز افزود: به دلیل همین عشق، محبت، حیات و زندگی توجه بیشتری به این روز شده و به نحوی در گذشته و تاریخ ایران این روز را به عنوان بزرگداشت زن و هدیه دادن به او مطرح کردند و ابوریحان بیرونی در کتابش به این روز تاکید دارد، و حتی در آن زمان زنان را بر تخت شاهی مینشاندند و به آنان هدیه میدادند، لذا از این جهت میتوانیم بگوییم این مسئله اهمیت بیشتری دارد، زیرا در زندگی کاربردیتر و مربوط به حیات بوده و نسبت به دیگر جشنها جاودانهتر مانده است.
محمدتقی ایمانپور در خصوص جابهجایی این روز از پنجم اسفند به ۲۹ بهمن گفت: بحث مربوط به تقویم نگاری است زیرا شش ماه ۳۱ روز بوده که این شش ماه را ۳۰ روزه کردند و برای همین شش روز کم شده و این تاریخ به ۲۹ بهمن تغییر یافته است، ولی پنج اسفند ثابتتر بوده و ۲۹ بهمن بیشتر برای بحث تقویم نگاری آن مطرح است.
این استاد تاریخ خاطرنشان کرد: تقویم ما ابتدا به دوره هخامنشیان و بابل بر میگردد و بعد تقویم یزدگردی مربوط با دوره ساسانیان است و سپس تقویم خیام و… همینگونه ادامه دارد تا اخیرا محققان و تقویمنگاران به تقویم امروزی رسیدهاند ولی برای خود زرتشتیها همان پنج اسفند به عنوان آن جشن هنوز برقرار است و ۲۹ بهمن بیشتر بعد تقویم نگاری دارد تا قداست و جنبه دینی.
وی درباره اهمیت بیشتر ولنتاین نسبت به سپندارمذگان در نزد برخی افراد تصریح کرد: وقتی خود ما تمام مسائل را تحتالشعاع برخی مسائل قرار میدهیم و آیینها و سنتهای خودمان را به دست فراموشی میسپاریم، طبیعتا با این فرهنگ امروزی و پیشرفت رسانهها و تاثیرات فرهنگ غربی روی ما، جامعه جوان به خودش نگاه کرده و میبیند هیچ چیزی ندارد و جذابیت را در فرهنگ غرب مییابد و به آن سمت کشیده میشود، در حالی که اگر خودمان مسائل را هویتی نگاه کنیم، این جشنها را خودمان رسما اعلام کنیم و رسانههای ما روی آنها دقت کنند و علاوه بر مناسبت های مختلف دینی، بخشی نیز روی این سنتهایی که مثبت بوده و با دین نیز تداخلی ندارد بپردازیم شاید به نقاط روشنی برسیم، زمانی که ما میآییم جشنها را تقسیم کرده و بعضی از جشنها را باطل میکنیم نتیجهاش همین است.
سپندارمذگان از دیدگاه تاربرگ ایران زمین
۲۹ بهمنماه خورشیدی یا ۵ اسفند زرتشت
حداقل در ۱۰۰سال اخیر ما اثری از جشن ولنتاین و سپندارمذ در ایران نمیبینیم؛ ولنتاین که یک جشن با ریشههایی مسیحی است و در ۱۰سال اخیر رایج شده است و سپندارمذ هم، پیش از اسلام و در سدههای نخستین اسلامی برگزار میشده و سدههاست که از رواج افتاده است
حال سوال ما این است : اگر قرار است روزی برای « مهر ورزیدن به زنان و دادن هدیه به آنان » داشته باشیم ؛ چرا به ریشههای خود بازنگردیم؟
چند نکته :
.
۱- در دین زرتشتی، اورمزد نخست « امشاسپندان » را آفرید ؛ امشاسپند یعنی « نامیرای فزونیبخش » که بالاتر از همه ایزدان زردشتی قرار دارند و جلوههای خود اورمزد هستند ؛ ۱- سپندمینو ۲- بهمن ۳- اردیبهشت ۴- شهریور ۵- سپندارمذ (اسفند) ۶- خرداد ۷- امرداد ( چیزی همانند فرشتگان مقرب در ادیان ابراهیمی : جبرئیل، میکائیل و … ). پس از اینها اورمزد « ایزدان » را میآفریند که قوای منفی مقابل آنها « دیوان » هستند که آفریده اهریمن هستند
.
۲- سپندارمذ یا اسفند یا « سِپَنته اَرمَئیتی » : بمعنای اخلاص و بردباری مقدس است. او ایزدی مونث است و همانگونه که زمین همه بارها را تحمل میکند او نیز « مظهری از تحمل و بردباری و صبر » است، به همین دلیل از او بعنوان « ایزدبانوی زمین » یاد میشود. یاران او ایزدان آناهیتا، دین و ارد هستند
.
۳- در گاهشماری ایران باستان هفته کاربرد کمتری داشته و هر ۳۰ روز ماه، یک نام مقدس داشته که همه ایزدان آسمانی بودند : ۱- اورمزد ۲- بهمن ۳- اردیبهشت ۴- شهریور ۵- سپندارمذ ۶- خرداد ۷- امرداد ۸- دیبهآذر ۹- آذر… ۲۹- مهراسپند ۳۰- انیران
.
۴- هرگاه «نام روز» با «نام ماهی» که در آن بودند، برابر میشد، آن روز را جشن میگرفتند ؛ مثلا روز دوم ماه بهمن، بهمن نام داشته، پس جشن بزرگ ماه بهمن در ۲بهمن برگزار میشد. نام این جشن بهمنگان بوده (در دوره اسلامی بهمنجه) که به ستایش ایزد « وُهومَنَه » (بهمن) برگزار میشد
.
۵- حال در ماه اسفند، روز پنجم آن اسفند نام داشته؛ پس جشن اسفندگان یا سپندارمذ در روز « ۵ ام اسفند ماه » برگزار میشده است. پس از اسلام و باجود از میان رفتن حکومت ساسانی، همچنان جشنهای ایرانی برگزار میشدند که در منابع دوره اسلامی، بویژه در آثار ابوریحان بیرونی به این آیینها پرداخته شده است
.
۶- درباره ارتباط این جشن با زن و زمین و آیینهای آن، منابع تاریخی زیادی وجود دارد و بحث زیاد است که در فضای کم اینستا نمیگنجد.
خردگان : جشن سپندارمذگان، جشن زن و شوهری
🍎 ۲۹ بهمن آغاز هفته دلدادگان گرامی باد
.
برخی از هم میهنان به دنبال معادل سازی جشن سپندارمذگان با دیگر مناسبتها هستند. برای مثال برخی ولنتاین را معادل سپندارمذگان می دانند یا برخی سپندارمذگان را معادل روز مادر میخوانند
.
ولی سپندارمذگان با مناسبتهای مشابه تفاوتهایی دارد به طوری که این جشن ایرانی به صورت ویژه با روابط زن و شوهر ارتباط دارد. همانطور که اشاره شد سپندارمذ نگهبان زنان همسر دوست و پارسا است
.
گرچه ریشه و فلسفه جشن ولنتاین درست مشخص نیست و افسانه سراییهای زیادی درباره قدیسان مسیحی شده است. با این حال به نظر میرسد این جشن بیشتر با تنگناهای عشاق پیش از ازدواج مرتبط بوده است
.
مناسبتهایی مانند روز زن در تقویم امروزی هم به صورت عمومی با زنان از جمله مادران ارتباط دارد
.
ولی در سپندارمذگان نگاه ویژه یه زنان متاهل وجود دارد و در این روز شوهر باید توجه ویژه به همسرش داشته باشد. بنابراین سپندارمذگان را باید جشن زن و شوهری نامید. جشنی که نگاه ویژهای به متاهلین و بهبود روابط همسران پس از ازدواج دارد
.
البته این بدان معنا نیست که فقط باید متاهلین این جشن را برگزار کنند بلکه نگاه ویژه این جشن به زن و شوهر است
.
در جشن سپندارمذگان بانوان گرامی داشته میشدند و مردان برای بزرگداشت مقام والای زنان به آنها هدیه میدادند. اما این پایان ماجرا نیست؛ با توجه به آنکه سپندارمذ نگهبان زنان پارسا و همسر دوست است، میتوان گفت این جشن برای بانوان هم نکات ویژهای دارد و به بانوان، همسردوستی و پارسایی را یادآوری میکند
.
بنابراین ما در جشن اسپندگان (سپندامذگان) شاهد یک درک متقابل هستیم؛ یعنی هم مردان باید زنان را درک کنند و هم زنان باید مردان را درک کنند که بسیار ارزنده و شایسته است
.
به راستی #روز_عشق_ایرانی برداشت شایسته ای از جشن #سپندارمذگان است.
در جشن سپندارمذ چه آیینی برگزار می شود ؟
در اسفندگان چگونه از زنان قدردانی می شد؟
ایرانیان از دیر باز اسفندگان را روز زن و روز مادر می نامیدند. در این روز زنان نیکوکار، پاکدامن، پرهیزگار و مادرانی که فرزندان درستکار تربیت نموده اند مورد تشویق قرار می گرفتند و مردان برای زنان هدیه می خریدند و از آنان قدردانی کرده و به جشن و سرور می پرداختند. در این روز بانوان لباس های نو پوشیده و مادران از فرزندان خود و زنان از مردان هدایایی دریافت می کردند و استراحت نموده و مردان در فرمان برداری کامل زنان بودند و فعالیت های او را تجربه می کردند.
در این جشن سفره ای می انداختند و در آن جامی از شیر و تخم مرغ که نشانه ماه بهمن است قرار داده و در چهار گوشه سفره انار و سیب، شاخه های گل، شربت و شیرینی، برگ های خشک آویشن با دانه هایی از سنجد و بادام می گذاشتند. سپس آتشی می افروختند و مواد خوشبو و کندر بر روی آتش می ریختند.
در تمدن ایران باستان ماهها و روزها هرکدام نام مشخصی داشتند و روز پنجم اسفند بهعنوان «سپندارمذ» شناخته شده است. در کلمه «سپندارمذگان»، «سپندارمذ» نماد عشق و پسوند «گان» بهمعنی «جشن» است. «سپندارمذ» لقب ملی ایران محسوب میشود. زمین با فروتنی و قداستی که دارد، افراد را در دامان پرمحبتش پرورش میدهد. سپندارمذ همچنین نماد گرامیداشت عشق محسوب میشود.
در روز سپندارمذگان، زنان به همسرانشان هدیه میدادند. همسرانشان نیز برای جبران این محبت، آنها را روی تخت شاهی مینشاندند و علاوه بر دادن هدیه، از آنها پیروی میکردند. از اینرو سپندارمذگان روز گرامیداشت زنان ایران باستان نیز محسوب میشود. در باور ایرانیان، مردان دارای قدرت تفکر و خردورزی هستتند و زنان نیز درمقابل عشق و محبت زیادی به همسرانشان نشان میدهند. بنابراین مرد و زن برای رشد و سعادتشان باید زندگی را با کمک یکدیگر پیش ببرند.
سپندارمذگان روز مهر (عشق ) ایرانی محسوب میشود. در روز سپندازمذگان، جشنهای مختلفی با مناسک مخصوصی برگزار میشود. نام دیگر آن جشن «برزیگران» است که در آن مراسمهای گوناگونی برگزار میشود. اولین مراسم این جشن، «مردگیران» بود. در این مراسم، زنان از همسران خود بهخاطر زحماتی که برای آنها کشیده بودند، هدیههای گوناگونی دریافت میکردند. در این مراسم همچنین دخترهای مجرد و دم بخت را نیز به ازدواج ترغیب میکردند. مردم ایران باستان در این جشن برای مقام و جایگاه زن و خانواده ارزش زیادی قائل میشدند که در گذر تاریخ، ماهیت این نوع جشنها تغییر کردد و کمکم فراموش شدند.
در سفره این جشن جامى از شیر و تخم مرغ که نشانه ماه بهمن است قرار دارد. به جز آنها میوه هاى فصل به ویژه انار و سیب، شاخه هاى گل، شربت و شیرینى، برگ هاى خشک آویشن با دانه هایى از سنجد و بادام در چهار گوشه سفره قرار مى دهند و مواد خوشبو و کندر بر روى آتش مى گذارند و مقدار کمى از هفت گونه حبوبات و دانه ها که در جشن مهرگان براى سفارش کاشتن در آن فصل در سفره جشن مهرگان قرار داده اند مى گذارند. از ویژگى هاى این جشن، استراحت کامل زنان از کار و تلاش و کوشش و فرمانبردارى کامل مردان از زنان بوده است. در این روز به پاس تلاش یک ساله زنان، مردان وظایف ایشان را بر دوش گرفته و با این کار، فعالیت هاى یک زن را تجربه مى کردند و در عین حال در این روز هدیه دادن به زن خانه از آداب و رسوم اصلى این جشن به شمار رفته است.به این ترتیب از محبت و مهربانى زنان سپاسگزارى مى شود. در این روز خاص همچنین انجام کارهاى خانه بر عهده مردان است و زنان با پوشیدن لباس هاى نو، مورد تکریم قرار مى گیرند.
در مراسم جشن اسفندگان در آیین زرتشت همچنین زنان پاکدامن و پرهیزگار که به تربیت فرزندان نیک پرداخته اند و این فرزندان به عنوان شخصى نیک شناخته شده اند، تشویق مى شوند.مطابق عقاید و اصول مذهبى زرتشتیان، سپندارمذ در عالم معنوى نماد مهر و محبت و در جهان خاکى فرشته اى است نگهبان زمین. به همین منظور ایرانیان، در ماه اسفند اقدام به امور اجتماعى و عمرانى عام المنفعه مى کردند. و به حفر قنوات و خشکانیدن مرداب ها و باتلاق ها و آباد کردن زمین هاى بایر به وسیله سدبندى رودخانه ها و کشت و زرع و نشاندن درخت مى پرداخته اند. و اجراى این امور را جزء فرایض دینى خود به حساب آورده و ایمان داشتند که اگر کسى چنین کارهاى نیکو کند، پس از مرگش در بهشت جاویدان خداوند، منزل خواهد گرفت.
در فرهنگ زرتشتى شش فروزه و صفت بین انسان و خداوند مشترک است به گونه اى که انسان مى تواند با بهره مندى و به کارگیرى هر یک از این صفت ها به اهورامزدا نزدیک تر شود. در بین این ویژگى ها چهارمین صفت و فروزه سپنته آرمئیتى نام دارد. این واژه که فروتنى و بردبارى معنى مى دهد یکى از فروزه هاى اهورایى است که انسان نیز مى تواند آن را در خود پرورش دهد.در باور ایرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفکر و خردورزى بیشترى است، در برابر آن زن نیز داراى مهر ورزى، عشق پاک، پاکدامنى و از خودگذشتگى فراوان ترى است که هر یک از این دو به تنهایى راه به جایى نبرده و حتى روند پویایى گیتى را هم به ایستایى مى کشانند.
در گاهان ستوده شده، اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان مى داند نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه وى همه انسان ها _ همه زنان و مردان _ داراى حقوق برابرند. او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق پاک و دانش نیک را دو معیار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در زندگى زناشویى در این مىداند که هر یک بکوشند تا در راستى از دیگرى پیشى جویند.از بین زنان و مردان، کسى که برابر آیین راستى ستایشش بهتر است، مزدا اهورا از آن آگاه است. این گونه زنان و مردان را ما مى ستاییم… این زمین را با زنانى که بر روى آن زندگى مى کنند مى ستاییم.
اى اهورامزدا، مى ستاییم زنانى را که در اثر درستکارى و راستى نیرومند شده اند… ما مى ستاییم مردان و زنان نیک اندیشى را که در هر کشور با وجدان نیک بر ضد بدى قیام کرده یا مى کنند… کدبانوى خانه را که اشو و سردار اشو هستند مى ستاییم. زن پارسایى را مى ستاییم که بسیار نیک اندیش، بسیار نیک گفتار، بسیار نیک کردار، فرهیخته و یارى رسان شوهر خود و اشو باشد. اى اهورامزدا ما مى ستاییم زنان یارى رسان را این هماهنگى و میانه روى، بسیار ارزشمند و قابل توجه است. در زمانى که در بسیارى از سرزمین ها و فرهنگ هاى جهان باستان، دختر منفور خانواده بود و حتى گاهى پس از زایش بى درنگ زنده زنده به گور مى رفت، در ایران باستان، زن همکار و همفکر مرد در زندگى زناشویى و حتى گاهى در زمینه حقوقى _ دینى و مذهبى _ جنگ و پهلوانى بوده است. در افسانه هاى پیش از زرتشت، سپندارمذ دختر اهورامزداست و در سمت چپ او مى نشیند و بهمن پسر اهورامزداست و سمت راست او قرار مى گیرد. در گاهان از او چون پرورش دهنده آفریدگان یاد مى شود. (یسنا ،۴۶ بند ۱۲) و مردم از طریق اوست که تقدس مى یابند. (یسنا ،۵۱ بند ۲۱) نام او اغلب مترادف نام زمین است. وندیداد ،۲ بندهاى ۱۸ و ۲۰
چون زمین زیر نظر اوست مى گوید که به چهارپایان چراگاه مى بخشد. سپندارمذ وقتى که دزدان و مردان بد و زنان بى ملاحظه آزادانه روى زمین راه مى روند، آزرده مى شود، اما وقتى فرزند پارسایى زاده مى شود، شادمان مى گردد. هماورد داخلى او ترومیتى (Taromaiti) «گستاخى» و پرمیتى (Pairimiti) «کج اندیشى» اند.
آرمئیتى _ سپندارمذ به معنى محبت سود رساننده و حلم و تواضع است. این مقام شریف مقدس را که پسندیده خود اوست، اهورامزدا به امشاسپند آرمئیتى عطا فرموده و او را خلاصه براى بروز این صفات در زمین مامور و منصوب داشته تا از آبادى زمین و پرورش آنچه متعلق به زمین است و زمین در صفات مذکور مطیع آرمئیتى و سودرساننده به اهل زمین و نسبت به اهلش حلیم و متواضع باشد و تمامى آن صفات در پروردگان زمین بروز مى کند. زمین را آباد، بدى ها و قتل و غارت را معدوم مى سازد و زمین که آباد شود ارزاق لایق آفریدگان که روزى دهنده حقیقى مقرر کرده فراهم مى شود و زمین که آباد شود روح انسان را شاد و مفرح مى نماید.
سپندارمذگان در شاهنامه فردوسی
فردوسی بزرگ این چامه سرای ارزشمند ایران زمین در شاهنامه گوهربار خویش نیز از این جشن یاد کرده است .
چو شهریورت باد پیروزگر …… به نام بزرگی و فر و هنر
سفندارمذ پاسبان تو باد ………… خرد جان روشن روان تو باد
برآمد ز درگاه بهرام کوس …….رخ خور شد از گرد چون آینوس
زچین روی یکسر به ایران نهاد ….. به روز سفندارمذ بامداد
بچین نیز مهمان رستم بماند ………بیک هفته از چین بماچین براند
همی رفت سوی سیاوش گرد…….بماه سفندار مذ روز ارد
سرآمد کنون قصهٔ یزدگرد……………به ماه سفندار مد روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتادبار…………به نام جهانداور کردگار
سپندارمذگان جشن آیینی و پر پیشینه است
به آسانی می توان دریافت اسفندگان در ایران باستان روز گرامی داشت زمین بارور و همتای انسانی آن یعنی بانوان بوده است،به گفته دیگر اسفندگان روز مهر ایرانی است .
امروزه جشنی به نام ولنتاین برگزار می شود که به گفته ی دروغ سودجویان از جریانی عاشقانه سرچشمه گرفته است و خواستار جهانی شدن است از نظر زمان برگزاری جشن ولنتاین واسفندگان با یکدیگر شباهت دارند.
اما این جشن به هیچ وجه با اسفندگان قابل مقایسه نیست زیرا در حالی که والنتین از دروغی تاریخی ساخته شده است اسفندگان یادگاری کهن از تاریخ ایران در زمینه ی باروری وزایش است وهمچنین اهمیت به نقش زن که هر روزه در فرهنگ ایرانی بدان توجه می شود.باید دانست:
“ستایش زن وعشق هنگامی به ادبیات اروپایی (واندک اندک به فرهنگ آنان) راه یافت که اروپاییان در جنگهای صلیبی با فرهنگ ایرانی آشنا شدند”
در نتیجه با توجه به مدارک موجود می توان به تهی بودن جشن ساختگی والنتین و ارزش والای روز اسفندگان در اندیشهی ایرانی پی برد و اکنون نیز شایسته است این جشن را که سینه به سینه به ما رسیده است، نگهداری کنیم.
دیدگاه یکی از کاربران : این اروپاییان و غربی های که زن رو تنها یک ابزار برای نیازهای ج ن س ی می دانیتند؛ چه می دانستند عشق و دوستی چیه؟
باید گفت که مهر در فرهنگ غربی با مهر در فرهنگ والای ایرانی بسی دگرگون است در سپندارمذگان زنان پاکدامن و همسران شایسته که مادرانی ارزشمند هستند ستایش می شوند در فرهنگ والای ایرانی زن جایگاه بلند دارد و پراز آزرم و نجابت است و در فرهنگ غربی این گونه نیست ، شما هرگز یک رخشاره ( فیلم ) پیدا نخواهید که تن کامگی و گناه در آن نباشد ، عشق در فرهنگ غرب با ژَوَت ( شهوت ) گره خورده و زن ومرد چیزی ورای آن را در نمی یابند . چنان که گوته بزرگ ادب دان آلمانی پس از بررسی ها بسیار دیوان حافظ ، عشق در دیوان حافظ را ورای آنچه آنان بدان می اندیشیدند واگویه می کند.
جشن سپندارمذگان یا اسفندگان درستش در ۵ اسپند برگزار می شود ولی زرتشتیان بر پایه باورهای گاهشماری آن را ۲۹ بهمن جشن می گیرند ، پس از ۲۹ بهمن ماه تا ۵ اسپند ماه را هفته سپندارمذ یا سپندارمذگان و هفته مادر و زن و زمین و مهر می نامیم .
بن مایه : ویکی پدیا ، سیمرغ ، نمناک ، کنکور، ایسنا، ایمنا،انجمن جهانی زرتشتیان، تاربرگ ایران زمین ، تاربرگ شاهنامه پژوهان