نام کتاب یا نسک آوایی : داستان عینکم ( قصه عینکم )

نویسنده : رسول پرویزی

پسوند صدا : mp3

زمان : ۱۹ دم (دقیقه )

گوینده : گروه پارسی گویان

چکیده

داستان عینکم یا قصه عینکم داستان کوتاهی است از کتاب شلوار های پینه دار ( وصله دار ) رسول پرویزی . او نویسنده ی داستان‌های کوتاه ایرانی دهه‌های ۱۳۲۰ و ۳۰ خورشیدی بود . او خود را نمایندگان بنیادین سبک جمالزاده می دانست.

بخشی از داستان :

به قدری این حادثه زنده است که از میان تاریکی های حافظه ام روشن وپرفروغ همچو روز  می درخشد .گویی دو ساعت پیش اتفاق افتاده ، هنوز در خانه ی اول حافظه ام باقی است .

تا آن روز ها که کلاس هشتم بودم ، خیال می کردم عینک مثل تعلیمی و کراوات یک چیز فرنگی مآبی است که مردان متمدن برای قشنگی به چشم می گذارند . دایی جان میرزا غلامرضا که خیلی به خودش ور می رفت و شلوار پاچه تنگ می پوشید و کراوات از پاریس وارد می کرد و در تجدد افراط داشت _ به گونه ای که از مردم شهر لقب مُسیو گرفت _ اولین مرد عینکی بود که دیده بودم . علاقه دایی جان در واکس کفش و کارد و چنگال و ….

 برخی واژگان پارسی :

به قدری : به اندازه ای

حادثه : رویداد ، رخداد

باقی است : جای دارد ، جاویدان است .

متمدن : شهرنشین

تجدد : نوآوری، نو منشی

لقب : پاژنام

دریافت کتاب آوایی
دریافت کتاب آوایی داستان عینکم ( قصه عینکم ) از پارسی گویان
داستان عینکم

2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

Please enter your comment!
Please enter your name here