واژهی مَغْلَطَه در عربی از «غَلَط» ساخته شده و به مانای کژنمایی، وارونهسازی و فریفتن است. خود واژه غلط از واژه غلت پارسی به مینش وارونه شدن است. در پارسیسره برای آن( مَغْلَطَه) چندین واژه پارسی پیشنهاد شده است که هر یک کاربرد و رنگ ویژه خود را دارند:
دُژآوند، دُژوند، دشاوند، دژچیم، دژشوند،غلط اندازی، کژاندازی
🔹 دُژآوند (آنچه مردم را به کژراهه میکشاند)
نمونه: «وعدههای پوچ سیاستمدار، دُژآوندی بود که مردم را از راه درست بازداشت.»
🔹 دُژوند (سخن یا نوشتهای که درونمایهی ناراست دارد)
نمونه: «نوشتاری که بر پایه آمار دروغین نوشته شده، دژوندی بیش نیست.»
🔹 دُشاوند (آوردن سخنی دشگون و کژ)
نمونه: «او در گفتوگو، دشاوند به میان آورد تا حقیقت را بپوشاند.»
🔹 دژچیم (درهمپیچیدن و کژ کردنِ گفتار برای گمراهی)
نمونه: «با دژچیم سخن گفت تا کسی به ناراستی کارش پی نبرد.»
🔹 دژشوند (کسی یا چیزی که مایهی گمراهی میشود)
نمونه: «شایعهپراکنان در شبکههای اجتماعی، دُژشوندان روزگار ما هستند.»
برای سخن روزانه میتوان از واژهی غلطاندازی نیز بهره برد، زیرا روشنتر و همگانیتر است.

🔹 نمونه گفتارها
- «این سخن، همهاش دُژآوند است.»
- «با چند دُژوند خواستند مردم را بفریبند.»
- «او در گفتارش پیدرپی دُژچیم به کار میبرد.»
شما کدام واژه را برای مغلطه شایستهتر میدانید؟ «دُژآوند»، «دژوند»، «دشاوند»، «دژچیم» یا «دژشوند»؟ دیدگاه خود را بنویسید تا در بالندگی زبان پارسی همداستان شویم 🌿

