پارسی گویانپارسی گویانپارسی گویان
  • پیش‌نمایش
  • کتاب آوایی
  • رخشاره ها ( فیلم )
    • رخشاره(فیلم)
      • دنباله ( سریال )
      • ۲۰۱۹
      • ۲۰۲۰
    • پویانمایی
پارسی گویانپارسی گویان
  • پیش‌نمایش
  • کتاب آوایی
  • رخشاره ها ( فیلم )
جستجو
  • پیش‌نمایش
  • کتاب آوایی
  • رخشاره ها ( فیلم )
    • رخشاره(فیلم)
    • پویانمایی
یک حساب کاربری موجود دارید؟ Sign In
پارسی گویان > Blog > پارسی گویان > واژه پارسی رُخشاره
پارسی گویانواژگان پارسی

واژه پارسی رُخشاره

پارسی گویان
رخشاره
SHARE

واژه رخشاره واژه ی همسنگ و برابر واژه فرنگی و بیگانه فیلم و مووی می باشد.

از دیگر واژگان  برابر پارسی فیلم ، توژ می باشد .

رُخشاره : فیلم ، مووی

توژ : فیلم

رخشاره

در این جا می خواهیم به بررسی و ریشه شناسی واژه پارسی رُخشاره بپردازیم .

در آغاز  درباره واژه فیلم ،آنچه واژه نامه ها  سخن گفته اند به چهره ی ِ زیر می باشد .

فیلم را تصویر متحرک یا تصویر پویا و جابه جاشونده یا فرتور جای ران دار می خوانند .

جای ران = جریان ( مجید روهنده )

در واژنامه انگلیسی وبستر مووی (movie) را فرتور جابه جا شونده یا تصویر متحرک مانا کرده است

در انگلیسی move  و movie هردو هم خانواده می باشند و معنای جابه جایی و حرکت را میدهند .

Film = motion picture, movie, moving picture( واژه نامه وبستر )

در بخش فرتورگری یا عکاس : نوار باریک ساخته شده از سلولوئید یا نیترات سلولزز که در برابر نور حساس و برای گرفتن تصویرهای متحرک یا فرتور( عکس ) به کار می رود .

رخشاره

در بخش رخشارگاه یا سینما : همان تصویر متحرک است .

واژه پارسی رخشاره آمیخته ای از واژگان زیر می باشد .

  1. رُخ + شار+ ه —- رخ+ شاره

رُخ = چهره ، روی ، صورت ، انگاره ، تصویر ، فرتور ، عکس

شاره یا شار = کارواژه ( فعل ) شاریدن و ریخت هایی چون شاریدگی و شارنده که به مانای : جابه جا شدن ،جابه جایی ، رونده ، روان بودن ، جایران داشتن ( جای + ران ) ، جاری شدن ، متحرک، جابه جایی از بالا به پایین ، روان بودن از بالا به پایین ( واژه شار حرکت از بالا به پایین است )

همچون واژه آبشار

آبشار

در آبشار ، آب از بالابه پایین روان وجاری است .

واژه های شار و شُر ( شُرشُر آب ) همخانواده می باشند.

شار جابه جایی از بالا به پایین

 در واژهنامه دهخدا  درباره واژه شارنده این گونه نگاشته شده :

شارنده . [ رَ دَ / دِ ] (نف ) صفت از شاریدن .ریزنده . تراونده . روان شونده .

فیلم ( تصویر متحرک ) = رخ شاره = جابه جایی تصویر ، جابه جایی عکس وانگاره ، تصویر متحرک

  • رُخش + شاره – رخش + اره

در گذشته برای نمایش فیلم ازدستگاهی که پرتو نور  را بر روی پرده ای  می تاباند ، بهره می بردند

رُخش = پرتو یا تابش نور یا پرتو فرتور و عکس نیز مانا می دهد

رخشا =  تابان ، روشن ، درخشنده ، فروزنده

شاره = متحرک ، جابه جاپذیر ، جابه جا شونده

رخشاره باز می تواند همان مانا ( معنا ) را بدهد  ، از جابه جای پرتو عکس و فرتور بر روی پرده ، تصویر متحرک ساخته می شود .

  • رخ + شاره

از دیگر سو فیلم را نوار نازک یا ورق نازک یا برگه نازک می خوانند(فیلمِ دوربین عکاسی )

واژه سنسکریت-ایرانی پت pat که در ترکیب پت و پهن به کار میرود همتای فیلم film لاتین و به معنای ورق نازک برگه لاغر است که همخانواده با پته به معنای نوشته و پتینه (پت+اینه مانند زرینه) به معنای یک لایه رنگ نازک زینتی و پتک (پت+اک=پته کوچک) به معنای بلیط-بلیت باشد. دانستنی است که درسنسکریت واژه पत्र patra به معنای نامه برگه کارت قوطی و واژه پتینه در زبان صربستانی به معنای فیلم است. ( مجید روهنده )

شاره = همچنین به مانای پرده ، پرده رنگین نازک ، یا پارچه نازک نیز مانای میدهد و رخشاره را می توان پرده ای از تصاویر یا پرده نازک از تصاویر یا تصویر  یا نواری از فرتورها مانا کرد . (فیلمِ دوربین عکاسی )

برخی ها تصویر را رخشاره مانا کرده اند .

به هر روی رخشاره برابرینه پارسی فیلم به مانای تصویر جابه جا شونده یا تصویر متحرک یا فرتور پویا مانا می شود .

رخشاره = فیلم

رخشارگاه = سینما

    نخستین پژوهش و ریشه شناسی واژه رخشاره (( از سوی گروه پارسی گویان ))

    10 Reviews
    • محمد حسین احمدی says:

      درود خدا برشما، سپاسگزارم از یاری وتلاش شما برای آگاهی و کمک رسانی.!

      خدانگهدارتان، درپناه خدا

      پاسخ
      • آرش یوسفی says:

        سپاس از شما

        پاسخ
    • محمد حسین احمدی says:

      به نام خدا و درود خدا برشما ،
      درود برشما، ریشه واژه جعبه و برابر پارسی آن چیست؟
      ریشه واژه حقه که در گذشته به چم «جعبه» بوده چیست؟ و ریشه واژه چاپ و برابر پارسی آن چیست؟
      خدانگهدار باسپاس از کوشش و یاری شما.!

      پاسخ
      • پارسی گویان says:

        درود خدا بر شما
        درباره واژه چاپ پیش از این پژوهشی داشته ام که بزودی به تارنما افزوده خواهد شد که پاسخ پرسش شما نیز می باشد .
        در زبان پارسی برای واژه جعبه بسته به معنای آن واژگان ” کیوت ، توبک ، تیردان ، شگا ، بسته ، تبنگو ” می باشد . اگر بشود یک بررسی برای واژه جعبه نیز انجام خواهد پذیرفت . (به امید خدا )
        در گذشته به توبک یا جعبه ای که در آن گوهر یا چیز بارزشی می گذاشتند حقه می گفتند پس از این در انجمن های تردستی و شعبده بازی ازاین توبک ها و جعبه ها برای کارهای تردستی و شعبده و فریب تماشاگر بهره برده می شد که حقه درآوردن و حقه بازی از این دست واژگان برای کارشعبده و تردستی بوده است .
        سپاس از شما .

        پاسخ
    • محمد حسین احمدی says:

      درود برشما، خواهم می کنم

      پاسخ
    • رضا says:

      درود بر شما گروه فرهنگی و زحمت کش.
      خداوند شما را به سبب پاسداری از زبان مادری پاداشی جزیل عنایت فرماید.
      متشکر از این اطلاعیه خوب شما.من به دنبال واژه ای جایگزین برای واژه بیگانه فیلم بودم که آن را یافتم
      مجدد تشکر.
      با پاسداری از زبان پارسی،زبان مادری،کسانی که برای پاسداشت و حفظ ان کوشش کردند را خوشحال کنیم.

      بدرود

      پاسخ
      • آرش یوسفی says:

        درود بر شما ، ما نیز از شما سپاسگزاریم .

        پاسخ
        • محمّد حسین احمدی says:

          با نام و یاد خدا، درود و سلام

          ببخشید برابر «چای» به پارسی چه می شود؟

          پاسخ
          • پارسی گویان says:

            درود برشما ، فرهنگستان زبان پارسی برای واژه چای برابری برنگزیده ، چای را واژه چینی در بخش جنوبی و تی را که اروپاییان از آن بهره می برند را نیز چینی در بخش شمالی خوانده اند . چای گونه ای از دمنوش های گیاهی است . در زبان روزمره هر گونه نوشیدنی از این دست را دمنوش می نامند . با این همه با برخی از استادان گفتمانی خواهم نمود و پاسخ درخور شما را خواهم داد ببخشید که دیر پاسخ گفتم .با سپاس

            پاسخ
            • محمد حسین احمدی says:

              به نام خدا، بادرود و سلام، خواهم، می کنم بزرگوارید.!

    Leave a Reply لغو پاسخ

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    Please select a rating!

    تازه ها

    شاهِ (امپراتور) روم در میدان انقلاب زانو زد / پیکرهٔ زانو‌زدنِ والریانوس در برابر شاپور یکمِ ساسانی در میدان انقلاب تهران
    آگاهانی پارسی ایران و هویت ایرانی تاریخ ایران کهن
    فرمان (منشور) کوروش بزرگ جهانی شد
    ایران و هویت ایرانی بزرگان ایران کوروش بزرگ
    هفتم آبان؛ روز درآمدن کوروش بزرگ به بابل، نماد داد، راستی و ایران‌دوستی
    ایران و هویت ایرانی بزرگان ایران تاریخ ایران باستان کوروش بزرگ
    سعید مظفری؛ زرصدای ماندگار بازآوایی (دوبلهٔ) ایران
    پارسی گویان چهره‌های نامدار ایران دوبلهٔ پارسی فرهنگ و هنر

    واژه ها

    تپ؛ برابر پارسی واژهٔ پالس در دانش، آهنگ و گفتار روز
    دانش و اگاهی زبان و فرهنگ واژگان پارسی
    رنج‌خواهی چیست؟ | هم‌مانندهای پارسی مازوخیسم: رنج‌دوستی، خودآزاری و آزاردوستی
    پارسی گویان روان‌شناسی فرهنگ و سیاست واژگان پارسی
    مایه‌کوبی؛ برابر پارسی واکسیناسیون در پزشکی ایرانی
    واژگان پارسی
    افشانه؛ برابر پارسی «اسپری»
    واژگان پارسی

    از این بخشها دیدن کنید

    بهار
    آگاهانی پارسیپارسی گویان

    نوروز سال ۱۴۰۰ خورشیدی فرخنده باد

    1399-12-28
    محمد حسن راستگو
    پارسی گویان

    آموزگار راستگو درگذشت

    1399-09-03
    هر روز، روز فردوسی است
    پارسی گویانتاریخ ایران

    هر روز، روز فردوسی بزرگ است- ۱ بهمن باید گرامی داشته شود

    1400-11-01
    تونکا اسب سرکش
    پارسی گویانکتاب آواییکودک و نوجوان

    کتاب آوایی تونکا ، اسب سَرکش

    1398-11-04

    پارسی‌گویان: پژواک زبان پارسی، نگاهبان فرهنگ ایران

    پارسی گویانپارسی گویان
    همه ی هوده ها ازآن تارنمای پارسی گویان است
    • سلب مسئولیت
    • آسا( قانون)های پارسی گویان
    • تبلیغات
    • پیوند با ما
    Welcome Back!

    Sign in to your account

    Username or Email Address
    رمز عبور

    Lost your password?