بسامد چیست؟
واژهٔ بسامد همارز پارسی «فرکانس» است. بسامد به چمِ «تکرار رخداد یا نوسان در بازهای از زمان یا جایگاه» میباشد. این واژه در گیتیک(فیزیک)، رایشگری( ریاضی) و نیز در زبانشناسی بسیار بهکار میرود.
Contents
بهرهوری بسامد در دانشها
- فیزیک و مهندسی:
در گیتیک (فیزیک)، بسامد شمارش نوسان یا موج در یک دم (ثانیه) است. نمونهوار، بسامد آوا در خنیاگری یا موجهای رادیویی. سنجش بسامد با یکای «هرتز» انجام میشود. - زبان و ادبسار:
در پژوهش زبان، بسامد واژهها مینمایاند که کدام واژهها پرکاربردترند. از این رهگذر میتوان فرهنگ و اندیشهٔ مردم را بهتر شناخت. - ریاضی و آمار:
در شمارش و آمار، بسامد نشان میدهد یک داده یا رخداد چند بار رخ داده است. نمونه: اگر در یک کلاس ۲۰ نفره، ۱۲ تن کتابدوست باشند، بسامد این دلبستگی ۱۲ است.
چرا بسامد بر «فرکانس» برتری دارد؟
زبان پارسی گنجینهای پرمایه دارد و توان ساخت برابرهای روشن برای واژههای بیگانه را دارد. بهکار بردن بسامد بهجای «فرکانس» افزون بر پاسداری از زبان پارسی، فهم آن را برای پارسیگویان آسانتر میسازد.
- ریشه و ساختار پارسی دارد و برای همگان روشن است.
- کوتاه، خوشآوا و گویا است.
- نیاز به وامگیری بیگانه ندارد.
واژگان همخانواده
- بسامدی (وابسته به بسامد)
- بسامدنما (ابزاری برای سنجش بسامد)
نمونههایی از بسامد در زندگی روزانه
- بسامد تپش دل در پزشکی برای آزمون تندرستی.
- بسامد آوا در خنیاگری برای نواختن آوانگارها (نتها).
- بسامد رخداد واژهها در نوشتههای ادبی و دانشی.
- بسامد در دانش برق: جریان متناوب با بسامد ۵۰ یا ۶۰ بار در هر ثانیه شناخته میشود.
- بسامد در ستاره شناسی :ستارگان و هَرباسپ (سیاره)ها پرتوهایی با بسامدهای گوناگون به کیهان میفرستند.
فرجام سخن
واژهٔ بسامد هم زیبایی پارسی دارد و هم در دانشهای گوناگون بهرهوری فراوان. با کاربرد این واژه میتوانیم هم زبان خود را نگاه داریم و هم دانش روز را با واژههای پارسی بازگو کنیم.

